اعضای این باند با در اختیار داشتن دستگاههای ذوب کردن فلز، طلاهای مسروقه را ذوب و به شمش تبدیل میکردند.
سرقت در تهران
شامگاه 24دیماه سالجاری یک خودروی سمند سفید رنگ با 5سرنشین وارد خیابان شهسواری در منطقه شادآباد تهران شد و مقابل طلافروشی کمیجانی توقف کرد. همزمان 3مرد نقابدار از ماشین پیاده شدند و به سمت طلافروشی رفتند. یکی از آنها تبر، دیگری کلت و نفر سوم اسلحه کلاشینکف در دست داشت. یکی از دزدان با تبر، حفاظ و شیشه ویترین را شکست و دیگری برای ترساندن اهالی محل و طلافروش اقدام به تیراندازی هوایی کرد که گلولهها به سقف طلافروشی برخورد کرد. در آن لحظه پدر و پسری که در طلافروشی بودند از ترس روی زمین خوابیدند و دزدان بعد از شکستن شیشه، طلاهای داخل ویترین را که به گفته صاحب طلافروشی حدود 4کیلو بود، جمع کردند و داخل یک ساک سیاه که همراهشان بود، ریختند. سپس به سمت خودرو رفتند و پا به فرار گذاشتند.
با مخابره این گزارش به پلیس، مأموران کلانتری یافتآباد راهی محل حادثه شدند. بررسیها نشان میداد که طلافروشی فاقد تجهیزات ایمنی بوده بهطوریکه حتی دوربین مداربسته هم نداشته است.
سرقت در مازندران و خوزستان
درحالیکه تحقیقات برای یافتن ردی از دزدان شروع شده بود، کارآگاهان در جریان 2سرقت دیگر در 2استان مازندران و خوزستان با همین شیوه قرار گرفتند. ماجرای سرقت از طلافروشی در شهرستان جویبار مازندران، به 30بهمنماه برمیگردد. آن روز دزدان با خودروی سمند مقابل یک طلافروشی توقف کردند و با شکستن ویترین مغازه با تبر و تیراندازی هوایی دست به سرقت مقدار زیادی طلا زدند. بررسیها نشان میداد که آنها همان سارقان طلافروشی پایتخت هستند که با شیوهای مشابه دست به دزدی زدهاند. اقدامات اطلاعاتی در این زمینه آغاز شد تا اینکه کارآگاهان در بررسی سرنخهای به جا مانده از دزدان موفق به شناسایی 2سارق در تهران شدند.
دستگیری پیش از چهارمین سرقت
ماموران با شناسایی 2عضو باند برای دستگیری آنها وارد عمل شدند تا اینکه روز هشتم اسفندماه در 2عملیات جداگانه متهمان را دستگیر کردند. در بازرسی از مخفیگاه یکی از آنها 3قبضه کلاشینکف، 9تیر خشاب، 27فشنگ مربوطه و دیگری یک قبضه کلت، 2تیر خشاب و 20تیر فشنگ کشف شد. با اطلاعاتی که آنها در اختیار پلیس قرار دادند مشخص شد که 3عضو دیگر باند که اهل خوزستان هستند، بیخبر از دستگیری همدستانشان از آنجا حرکت کرده و قصد دارند برای سرقت بعدی به تهران بیایند. کارآگاهان با این سرنخ مسیر حرکت آنها را زیرنظر گرفتند و وقتی دزدان به استان چهارمحال و بختیاری رسیده بودند، آنها را دستگیر کردند و به تهران انتقال دادند.
سرهنگ عباسعلی محمدیان رئیس پلیس آگاهی تهران با اعلام این خبر گفت: در بازرسی از متهمان یک دستگاه ذوب فلزات کشف شد که متهمان اعتراف کردند طلاهای مسروقه را بعد از ذوب کردن به شمش تبدیل کرده و میفروختند. وی افزود: همه متهمان سابقه دار هستند که طبق اعترافاتشان طلافروشهایی را انتخاب میکردند که فاقد سیستم امنیتی بودند. همچنین آنها در برخی از سرقتها افرادی را با ضرب و شتم و تیراندازی مجروح کردند که تحقیقات در این زمینه ادامه دارد.
بازسازی صحنه
عقربهها ساعت 11صبح 11اسفندماه را نشان میدهد که خودروی حامل سارقان مسلح طلافروشی، از میان جمعیت عبور کرده و مقابل طلافروشی کمیجانی توقف میکند. جمعیت زیادی در اطراف طلافروشی ایستادهاند تا شاهد بازسازی صحنه سرقتی باشند که چند روز قبل با تیراندازی و گانگستر بازی دزدان مسلح رخ داد. متهمان از ماشین پیاده شده و همراه مأموران یکراست به سمت طلافروشی میروند.
آنها بعد از ورود به مغازه از روز حادثه میگویند. یکی از آنها که نقش تبرزن باند را بهعهده دارد میگوید: چند وقت پیش این طلافروشی را شناسایی کرده بودیم چون میلههای حفاظش را میشد به راحتی با تبر شکست و طلا از ویترین سرقت کرد. همچنین میدانستیم که دوربین مداربسته و آژیر خطر ندارد. او ادامه می دهد:من به سمت ویترین رفتم و با تبر شیشهها را شکستم. سپس طلاهای سرقتی را داخل ساک ریختم که مقداری از آنها روی زمین ریخت. 2نفر از دوستانم با اسلحه تیراندازی میکردند تا مردم بترسند و پراکنده شوند.
متهم دیگر که در محل سرقت تیراندازی کرده بود، سقف مغازه را نشان میدهد و میگوید: من بهخاطر ترساندن مردم شلیک کردم آن هم هوایی. قصد کشتن کسی را نداشتم. ما قصدمان فقط سرقت بود. فقط بهخاطر بدهی و بیپولی این کار را کردیم. سارق دیگری که طلاها را از ویترین برداشته بود، میگوید: من اهل یکی از شهرهای شمالی کشور هستم. یکی از دوستانم اهل تهران و 3نفر دیگر اهوازی هستند. ما در دوران خدمت با هم آشنا شدیم. برای همین یک طلافروشی در تهران و 2طلافروشی در مازندران و خوزستان را انتخاب کردیم. از هر طلافروشی در حدود 1.5کیلو طلا دزدیدیم که سهم من از این 3سرقت شد 150میلیون تومان.
در همین هنگام طلافروش تهرانی میگوید: دروغ میگوید از مغازه من در حدود 4کیلو طلا دزدیدند. آن روز من و پسرم داخل مغازه بودیم که این سرقت رخ داد. یکی از دزدان اسلحهاش را به سمت مردم نشانه گرفته بود تا کسی نزدیک نشود. من و پسرم از ترس روی زمین خوابیدیم. آنها هم بعد از سرقت پا به فرار گذاشتند که مقداری از طلاها روی زمین ریخت. مردم هم آنها را جمع کردند و تحویلمان دادند. دزدان مسلح طلافروشی بعد از توضیح ماجرا با عبور از میان جمعیت سوار بر ماشین شدند تا به بازداشتگاه اداره آگاهی برگردند.